- kwa kali
شدیداً، به شدّت
معنی kwa kali - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شایسته، برای عدالت، به طور منصفانه، با انصاف، به حق، عادلانه، حقاً
به طور ثانویّه، برای دوّم
به طور باقی مانده، برای بقیه
با ذهن روشن، بدیهی است، واضح، به طور عینی، به طور آشکار، به طور واضح، به طور صریح، به طور آشکارا، روشنی بخش، به طور قابل توجّه، به طور ساده، آشکارا
به طور معتدل، در حدّ اعتدال، به طور کمی، با محدودیت، به طور محدود
به طور فریادکنان، برای گریه کردن
به طور اوّلیّه، در ابتدا، به طور ابتدایی
به طور سنّتی
حرفه ای طور، برای کار
به طور خشک، برای خشک
به طور مایع گونه، برای آب
به شدّت، به لبه
به طور جدا از هم، در دوردست، از دور، از راه دور
نالان گونه، با گریه کردن
واقعاً، در واقع، به راستی
به طور خشن، با شدّت، به طور تهاجمی، به طور تند و بی رحمانه، به طور سوزاننده، بی رحمانه، به طور بی ادب، خام، زبر، به طور شدید، به شدّت، به صورت خشن، به طور تند، با دقّت، به طور بی ادبانه، به طور ناهموار، به شدّت انتقاد آمیز، با خشونت، به طور دقیق، به طور سختگیرانه، بی ادبانه
میانه، وسط